آن چنان صبورانه عاشقت شدم
و زیر درگاه خانهات،
به انتظار گردش چشمانت نشستهام
که نسیم هم حسودی میکند!
پیدا که میشوی
سرانگشتانم مست میشوند
سبز میشوند
من امشب
پروانه هایی را که
از دریچه های بارانی چشمانت پرواز کردند،
گردهم آوردم تا ببینند
که من دیوانه تو هستم ...
برچسبها: